چیزی شبیه شعر

غزل نو ، غزل امروز ، غزل معاصر ، شعر معاصرچون گل بخند و اين زمستان را بهار كن گر چه گلي ، عيادتي گاهي ز خار كن هر چند نيست لايق ديدن ، ولي شما آني نظر به عاشق چشم انتظار كن از ياد

بهاي غزل!

چون گل بخند و اين زمستان را بهار كن

گر چه گلي ، عيادتي گاهي ز خار كن

هر چند نيست لايق ديدن ، ولي شما

آني نظر به عاشق چشم انتظار كن

از ياد برده اي همه قول و قرار خود

گاهي  به يك اشاره ما را بيقرار كن

افراسياب غصه ما را در حصار كرد

پايي بكوب و لشكرش را تار و مار كن

دنيا قمارخانه بود و نبود ماست

گاهي براي بودن ما هم قمار كن

هر مدعي كه  پاكبازي ، مثل من نكرد

از چشم خود بران و مثل خار ، خوار كن

يك بوسه گويمت، به پاي اين غزل بده

تو عين رحمتي ، بيا يك را هزار كن

بي دام و دانه كرده اي سيمرغ را به بند

صياد من ! به اين شكارت افتخار كن

(ادم)

+ نوشته شده در  دوشنبه 26 مرداد 1394ساعت 18:57  توسط آدم ADM