چیزی شبیه شعر

شعر امروز ، غزل امروز ، شعر معاصر ، غزل معاصرپژمرده ام ، افسرده ام ، دلتنگم ترانه اي نا شاد بد و آهنگم حزن نهان در ناله هاي تارم غم نغمه هاي زخمه هاي چنگم تصوير ساز لحظه هاي رنج

آونگ بر شعر !!

پژمرده ام ، افسرده ام ، دلتنگم

ترانه اي  نا شاد بد و آهنگم

حزن نهان در ناله هاي تارم

غم نغمه هاي زخمه هاي چنگم

تصوير ساز لحظه هاي رنجم

از غم پر است دفتر ارژنگم

شوري اشكم ، تلخي اندو هم

در ديده دردم ، بر جبين آژنگم

شور و نشاط نيست در قاموسم

شادي ندارد جاي در فرهنگم

ابرم ، نقاب تيره خورشيدم

چون كوه ، سر در ابر و پا در سنگم

تنها ، مثل قله هاي سركش

دلگير ، مثل دره هاي تنگم

باغم ، ولي در باد سرد پاييز

پژمرده شد گل هاي رنگارنگم

عقلم ، ولي در كار آب و نانم

عشقم ، ولي در بند آب و رنگم

لبخند هايم از سر نوميدي ست

در لشكر غم ديدگان سرهنگم

فرياد نوميدي ، سكوت تسليم

بي شوق نام و بي خيال ننگم

غصه گره زد ابروانم را سخت

با خويش هم چون ديگران در جنگم

در محبس تاريك نوميدي ها

بر دار شعر تلخ خود آونگم

(ادم)

 

+ نوشته شده در  يکشنبه 18 مرداد 1394ساعت 14:28  توسط آدم ADM