خط پایان
آتش برای تو گلستان است
دشوارها پیش تو آسان است
پس میزنی هر پرده را از پیش
در سینهات چون نور ایمان است
با من بگو تفسیر رازی که
پشت نگاههای تو پنهان است
مانند من هر شاعر عاشق
در کار چشمان تو حیران است
پروانهاش دور تو میگردد
افکار من گرچه پریشان است
پر میکشد سوی خیال تو
حتی اگر در کنج زندان است
چشمم سیاهی میرود از درد
این ابر آبستان باران است
گفتم به وصلت میرسم، گفتی
این حرفها وسواس شیطان است
آدم نباید گفت هر کس را
گرچه بهظاهر مثل انسان است
یک روز روی شانهات دستی
میگوید اینجا خط پایان است
شرمندهام کردی به جان تو
شرمندگی با مرگ یکسان است
#آدم
+ نوشته شده در سه شنبه 26 دی 1396ساعت 11:38 توسط آدم ADM |