چیزی شبیه شعر

شعر معاصر ، غزل امروز ، #ادم اگر عشق ما را سفر مي برد به دنيايي از بال و پر مي برد به مهماني شاد و خندان لب به معراج چشمان تر مي برد دل شير گر هست در سينه ات

سفر عشق

 

اگر عشق ما را سفر مي برد

به دنيايي از بال و پر مي برد

به مهماني شاد و خندان لب

به معراج چشمان تر مي برد

دل شير گر هست در سينه ات

تو را تا به قلب خطر مي برد

نشو همدم عقل بي پا و سر

كه همراه خود دردسر مي برد

نده دل به گيسوي كولي او

پي خود تو را دربه در مي برد

كجا مي رود جز به چاه فنا

عصايي كه اين كوروكر مي برد

چو مهمان ناخوانده هر جا رود

براي بشر هديه شر مي برد

         نه شمشير دشمن كه چاقوي دوست

ز مردان جنگي جگر مي برد

زمان گرگ و ما گله غافليم

همه را ، نفر به نفر، مي برد

چو رستم گريزد ز چنگال او

پسر را به جاي پدر مي برد

          به مقصود و مقصد نخواهد رسيد

كسي را كه خواب سحر مي برد

ببين عمر ما مي رود با شتاب

شبيه قطاري كه سر مي برد

#ادم

+ نوشته شده در  چهارشنبه 13 بهمن 1395ساعت 11:01  توسط آدم ADM