چیزی شبیه شعر

شعر معاصر ، غزل امروز ، ادم ابر سیاه چشم هایش غرق باران بود خورشید یک لبخند پشت پرده پنهان بود در جستجوی اعتماد شانه ای می گشت انگار مثل فکرهای من پریشان بود

تصویر انسان

 

ابر سیاه چشم هایش غرق باران بود

خورشید یک لبخند پشت پرده پنهان بود

در جستجوی اعتماد شانه ای می گشت

انگار مثل فکرهای من پریشان بود

نیلوفری روییده در مرداب تنهایی

زیبایی خورشید در هرم بیابان بود

همرنگ داغ لاله پژمرده در پاییز

فریاد تلخ برگ مانده در خیابان بود

در دست هایش سیب سرخ خواهش حوا

در جیب هایش آتشی از جنس عصیان بود

اندیشه هایش غرق طوفان های شک آمیز

هر چند ،  دریای دل او پر ز ایمان بود

جایی میان  نور و ظلمت مانده سرگردان

تصویری از سرگشتگی روح انسان بود

#ادم

+ نوشته شده در  يکشنبه 16 آبان 1395ساعت 19:17  توسط آدم ADM