گرگ زندگي
زندگی گرگ شد و دور و برم می گردد
مرگ ، چون لاشخوری دور سرم می چرخد
داغ ، میخی است که بر سینه من می کوبد
درد ، پیچی است که بر فرق سرم می چرخد
من کبوتر شدم و عشق شما قیچی شد
روز و شب در هوس بال و پرم می چرخد
مثل ماری ز غم دوست به خود می پیچم
نیست قر ، این که میان کمرم می چرخد
مانده ام منتظر بخت ، ببینم آخر
به کدام پاشنه ای باز درم می چرخد
*ادم
+ نوشته شده در سه شنبه 9 شهريور 1395ساعت 12:44 توسط آدم ADM |