چیزی شبیه شعر

غزل ، شعر ، غزل نو عید یعنی انتظارت , عید یعنی دیدنت سال ما نو می شود ، در لحظه خندیدت تا بهار ما کنی شیرین ، دستی باز کن که بگیریمان بغل ، همراه با بوسیدنت

عید یعنی تو

عید یعنی انتظارت , عید یعنی دیدنت

سال ما نو می شود ، در لحظه خندیدت

تا بهار ما کنی شیرین ، دستی باز کن

که بگیریمان بغل ، همراه با بوسیدنت

من بگردم دور تو ، چون دور کعبه حاجیان

تو بچرخی تا ببینم موقع رقصیدنت

از تپش افتاده قلب عشق ، نذرش می کنی

یک نسیم از زلف خود ، یا شبنمی بوییدنت؟

نه بیابان است اینجا ، نه شب تاریک و سرد

این چراغ اما کجا و ، لذت تابیدنت

چون ترک های انار سرخ چشمک می زنی

می رود تا آسمان فواره های چیدنت

"دیدنت ممنوع" قانون جدید شهر شد

بشکنش ، حالاست حالا ، موقع شوریدنت

(ادم)

+ نوشته شده در  يکشنبه 28 تير 1394ساعت 17:36  توسط آدم ADM