عید یعنی تو
عید یعنی انتظارت , عید یعنی دیدنت
سال ما نو می شود ، در لحظه خندیدت
تا بهار ما کنی شیرین ، دستی باز کن
که بگیریمان بغل ، همراه با بوسیدنت
من بگردم دور تو ، چون دور کعبه حاجیان
تو بچرخی تا ببینم موقع رقصیدنت
از تپش افتاده قلب عشق ، نذرش می کنی
یک نسیم از زلف خود ، یا شبنمی بوییدنت؟
نه بیابان است اینجا ، نه شب تاریک و سرد
این چراغ اما کجا و ، لذت تابیدنت
چون ترک های انار سرخ چشمک می زنی
می رود تا آسمان فواره های چیدنت
"دیدنت ممنوع" قانون جدید شهر شد
بشکنش ، حالاست حالا ، موقع شوریدنت
(ادم)
+ نوشته شده در يکشنبه 28 تير 1394ساعت 17:36 توسط آدم ADM |