از دل شب سپيده مي بارد
گفته بودم كه نا اميد نباش ، بار ديگر بهار مي آيد
قاصدي از ديار سبز اميد ، برنسيمي سوار مي آيد
اين زمستان سرد مي گذرد، مي دمد باز نو به نو خورشيد
باز هم آن گل هميشه بهار ، از پس انتظار مي آيد
چشم تارت نشانه خوبي است، بوي يوسف به دشت مي تازد
تك سوار سوار اسب سفيد ، از دل اين غبار مي آيد
شب زندان و چاه مي گذرد، جامه عشق دوست پاره نكن
بي قراري و خوب مي دانم ، باز روز قرار مي آيد
از پي درد مي رسد درمان، گر صبوري كني به آن برسي
از دل شب سپيده مي بارد ، گل به دنبال خار مي آيد
+ نوشته شده در دوشنبه 24 اسفند 1394ساعت 19:43 توسط آدم ADM |