در انتظار سحر
شكست لشكر شب، در پس حصار سحر
جهان روشن فرداست ، وام دار سحر
ببين كه قطره شبنم، نشسته روي چمن
و مي دهد ، خبر از فتح پايدار سحر
چو برف مي شود آب اين سياهي شب تار
دمي كه مي رسد از شرق جان، بهار سحر
من و تو و گل و پروانه مانده ايم اينجا
كنار پنجره شب ، سر قرار سحر
شبيه رود و درخت پر از شكوفه سيب
نسيم هم ، چو من و تو شده خمار سحر
من از ديار شبم ، دل گرفته و غمگين
تو مثل آينه اي روشن ، از تبار سحر
تو آفتاب مني ، پس بتاب بر دل من
كه من نشسته ام اينجا ، در انتظار سحر
(ادم)
telegram.me/chizishabihesher
+ نوشته شده در چهارشنبه 21 بهمن 1394ساعت 11:45 توسط آدم ADM |