نفرين و دعا
در چشم تو ديدم مرا باور نكردي
من عاشقم ، اما شما باور نكردي
افتاده ام در دام لبخند تو ، اما
گويي شما اين قصه را باور نكردي
با يك نگاهت شد وجودم پر ز غوغا
هر چند ، تو از ابتدا باور نكردي
گفتي دليل عاشقي،اين جان و اين دل
آورده ام ، آخر چرا باور نكردي
اشك مرا ، آه مرا ديدي و گفتي
دارد نشانه از ريا ، باور نكردي
روز و شب من در تمناي وصالت
شد وقف نفرين و دعا ، باور نكردي
من از وفا گفتم ، شما از بي وفايي
حرف مرا اي بي وفا ! باور نكردي
(ادم)
+ نوشته شده در دوشنبه 12 بهمن 1394ساعت 19:43 توسط آدم ADM |