چتر و بوسه
دوبار فصل زمستان ، دوباره برف و كلاغ
دوباره فصل نگاه هاي گرم و قهوه داغ
دوباره بازي سيگار و "ها " و خنديدن
دوباره قصه چتر و لب تو بوسيدن
كلاغ و برف و من و كاج سبز اينجاييم
دوباره بي تو در اين عصر سرد تنهاييم
دوباره پشت كدامين چراغ جا ماندي
كه باز از من و كاج و كلاغ جا ماندي
ببين كه شب شد و فانوس ماه روشن نيست
تو نيستي و چراغ نگاه روشن نيست
نگاه من به ته پيچ كوچه زنجير است
نيامدي و اذان مي دهد خبر : دير است !
(ادم)
telegram.me/chizishabihesher
+ نوشته شده در يکشنبه 11 بهمن 1394ساعت 12:26 توسط آدم ADM |