چیزی شبیه شعر

مقصود هستي نيست جز در عشق پيچيدن چون كعبه ، دور خانه معشوق چرخيدن من از تو پرسيدم شروع عشق را، گفتي: اول بساط عقل را از خانه بر چيدن گفتم:

عشق ، انسان ، شيطان

مقصود هستي نيست جز در عشق پيچيدن

چون كعبه ، دور خانه معشوق چرخيدن

من از تو پرسيدم شروع عشق را، گفتي:

اول بساط عقل را از خانه بر چيدن

گفتم: نشان عاشقي ، خنديدي و گفتي:

از دوست تلخي ديدن و اما نرنجيدن

گفتي چه داري آرزو خنديدم و گفتم:

همراه تو سيب از درخت آرزو چيدن

گفتم كه از عشق انتظارت ،پاسخم دادي:

همچون چراغي بر سياهي نور پاشيدن

گفتي كجاي عاشقي را دوست تر داري

گفتم: نشستن تا سحر روي تو را ديدن

گفتي پس از آن ، آمدم نزديكتر گفتم:

مانند پروانه  گل  روي تو  بوسيدن

گفتي هوس وسواس شيطان است در آدم

گفتم بله ، بايد از اين خناس ترسيدن

پرسيدمت :مرز ميان ما و شيطان چيست

خنديدي و دادي جوابم : عشق ورزيدن!

 

(ادم)

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 مهر 1394ساعت 16:34  توسط آدم ADM