ليلاي آدم
ليلاي آدم
مي خواستم ، فقط شما حواي من شوي
سرخي سيب دست بي پرواي من شوي
زيباترين ترانه پاييز من شدي
باران پر طراوت دنياي من شوي
من قطره بودم و چكيدم در هواي تو
آغوش باز كن ، كه درياي من شوي
گل مي كند دوباره اين باغ خزان زده
گر باغبان قلب پر سوداي من شوي
حال دل مرا نمي فهمد كسي ، مگر
روزي كه مثل حالت حالاي من شوي
در من دميده شد دوباره روح عاشقي
ني بودم و تو آمدي آواي من شوي
پنهان نمي كنم كه من مجنون تان شدم
آيا قبول مي كني ، ليلاي من شوي ؟
(ادم)
+ نوشته شده در يکشنبه 22 شهريور 1394ساعت 17:54 توسط آدم ADM |