امتحان آتش
سوختم چون ني و تنها نوحه خوانم آتش است
بي گناهم ، چون سياوش امتحانم آتش است
كس زبان بيدلي چون من نمي داند ، مگر
عاشقي دل سوخته ، چون ترجمانم آتش است
كوله باري آرزو آوردم از جنس عطش
آمدم از شهر عشق و ارمغانم آتش است
اشك مي بارم و مي خوانم غزل با داغ دل
ديدگانم پر ز باران و زبانم آتش است
چيست جاري در رگ عاشق كه مي سوزاندش
كس نمي داند ، ولي من به گمانم آتش است
خواب آتش ديده ام ، افتاده در بال و پرم
مثل ققنوس ، وقت مردن آشيانم آتش است
از نگاهت شعله اي افتاد در ايمان من
اين جهانم آتش است و آن جهانم آتش است
(ادم)
+ نوشته شده در دوشنبه 16 آذر 1394ساعت 11:29 توسط آدم ADM |